دامون

وب شخصی

دامون

وب شخصی

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی با دیگران» ثبت شده است

نگاهی به سریال بی‌باک   (Daredevil)

 

در همین ابتدا شاید سوال باشد چرا در این مجال به یک سریال کامیکس پرداخته می‌شود. آن هم وقتی سریال‌هایی مانند «بازی تاج و تخت»1 یا «خانه‌ی پوشالی»2 از پربیننده‌ترین و خاص‌ترین سریال‌های در حال پخش هستند. دلایل متعددی می‌توان برای این سوال آورد که هدف اصلی این نوشتار نیز پاسخ به همین سوال است که چرا سریال «بی‌باک»؟

شخصیت «بی‌باک» در سال 1964 توسط «استن لی» و «بیل اِورت» ساخته شدکه جزو شخصیت‌های مارول کامیکس است. شرکت «مارول» در سال 2003 نسخه‌ی سینمایی «بی‌باک» را با بازی «بن افلاک» ساخت که می‌توان آن را یک شکست کامل برای این شخصیتِ مارول دانست. اما در سال 2015 شرکت «مارول» با همکاری شرکت اینترنتی «نتفلیکس» اقدام به بازآفرینی این شخصیت کرد. «مت مرداک» (با بازی چارلی کاکس) وکیل جوانی‌ست که در کودکی بر اثر حادثه‌ای نابینا شده است. مرداک روزها با دوست نزدیکش «فاگی نلسون» به کار وکالت می‌پردازد و شب‌ها بر بام ساختمان‌ها گوش به زنگ است که در کدام نقطه‌ای شهر ظلمی در حال اعمال است و به کمک مظلوم می‌شتابد. تا اینجای کار این شخصیت نیز مانند اکثر شخصیت‌های مارول و به خصوص «بتمنِ» شرکت دی‌سی کامیکس است. اما آن چه که این سریال را با نمونه‌های مشابه‌اش متمایز می‌کند نوع پرداخت و روایت است.

نگاهی به فیلم «کوهستان باکره»


مردی چهل و دوساله و مجرد با مادرش زندگی یکنواختی را می‌گذارند، عاشق می‌شود و اتفاقات بعد از آن رخ می‌دهد. شایدپس از دیدن فیلم «کوهستان باکره» یا خواندن خلاصه‌ی فیلم این شرح مذکور به ذهن متبادر شود. داستانی تکراری که چندین بار دستمایه فیلمسازی قرار گرفته است. اما این همه‌ی ماجرا و نگاه به این فیلم نیست. فیلمی محصول کشور ایسلند که فضای سرد و برفی این کشور به اکثر صحنه‌های فیلم نیز رسوخ کرده است.




نگاه از سمتی دیگر به فیلم «ابد و یک روز»


بعد از گرفتن جوایز متعدد جشنواره‌ی فجر توسط فیلم «ابد و یک روز»، جریان نقدهای فراوان بود که جاری شد. نقدهایی که بیشتر از نقاط خوب و قدرتمند فیلم گفته‌اند. در این مجال قصد بر این است که نگاه از سمت دیگری به این فیلم شود. اگرچه شاید سطوری که از این پس می‌آیند عده‌ای را خوش نیاید اما در مقال نقد گفتن از ناگفته‌ها بسی شایسته‌تر از تعابیری چون «بر صندلی‌ها میخکوب شدن»، «بی‌نظیر و کامل» -که تنها از یک شعف لحظه‌ای برخاسته‌اند- است. این متن از چند منظر و بخش به فیلم نگاه می‌کند.

نگاهی به مجموعه داستان «گاه گرازها» نوشته‌ی رضا زنگی‌آبادی-نشر روزنه و همراه


ابتدا باید اعتراف کرد که نوشتن در مورد مجموعه داستان به نوعی دشوارتر از رمان است. در یک مجموعه ممکن است چند داستان مختلف با پرداخت های متفاوت وجود داشته باشند. با این اوصاف مجموعه‌ داستان «گاه گرازها» را می‌توان به رشته‌کوهی مانند کرد که چند قله و بلندی دارد و چند دامنه در پایین این رشته کشیده شده‌اند. بهتر است داستان‌ها را بر همین اساس تقسیم کرد. از میان هشت داستان مجموعه می‌توان داستان‌های «گاه گرازها»، «چوپان« و «زیر سقف گور« را قله‌های این مجموعه دانست (دو داستان «گاه گرازها» و «زیر سقف گور» داستان پیوسته هستند)، در ادامه داستان‌های «جانشین» و «قبل از تحویل سال» را بلندی‌هایی دانست که شکل دیگری از روایت دارند. سرانجام داستان‌های «اگر کلاغ‌ها»، «پلنگ برنز» و «نیشابور» از لحاظ فرم و دورن‌مایه در رده‌ی دشت و دامنه‌ی این مجموعه قرار می‌گیرند (هرچند داستان «نیشابور» قابلیت بودن در بلندی‌ها را از لحاظ آگاهی راوی دارد).

پیشنهاد ماه:

کتاب:

شب طاهره/ بلقیس سلیمانی/ انتشارات ققنوس

آخرین رمان بلقیس سلیمانی موضوعی تازه دارد اگرچه نقدهایی به آن وارد است. اما در این بلوای نوشتن، "شب طاهره" رمان خوبی است.

دیگری/ آرتور شنیتسلر/ ترجمه علی‌اصغر حداد/ نشر ماهی

مجموعه داستان "دیگری" شامل 23 داستان کوتاه است از نویسنده‌ای متعلق به حدود صد سال پیش است اما شنیتسلر در داستان‌هایی مانند "پسر" و "نیکی؛ بی‌تظاهر و بی‌ریا" نشان داده...


نگاهی به رمان «تاریک ماه» نوشته‌ی منصور علیمرادی-نشر روزنه


نقد رمانی که مشکلات فراوانی دارد کار آسانی است. بر اساس اصول از پیش تعریف شده -مانند فالش در موسیقی - با یک بار خواندن متن بیرون زدگی‌ها مشخص می‌شوند. اما بررسی رمانی مانند "تاریک ماه" که چهارچوب مشخصی دارد و تقریبا هر قسمتش از یک برنامه پیروی می‌کند کار دشواری است.

"تاریک ماه" سرگذشت میرجان مردی از رودبار است که به دلیل بدهی برادر مرده‌اش به اشرار، گروگان آنها می‌شود و زندگی‌اش دگرگون می‌گردد، دگرگون شدنی که نیمه‌ی تاریک زندگی و آینده را به میرجان نشان می‌دهد. نیمه‌ای سراسر ناکامی و اشتباه و دردسر. میرجان که به هیچ یک از معشوقه‌هایش نمی‌رسد یکی را طبیعت با گزیدن مار از او می‌گیرد و دیگری را انسان‌ها ، آخرین معشوقه‌اش "هانی" که در خیالپرادزی میرجان جان می‌گیرد -حتی در خیال با او به زندگی آرام هم می‌رسد- عاقبت خوشی در واقعیت برای میرجان ندارد. شاید قسمتی که در توجه به مضمون تاریک ماه کمتر دیده شده است اشتباهات خود میرجان در برخورد با مسائل بوده است، مانند عدم صبر برای کمک پدرش و فرار کردن و حتی کشتن برادر خورشید.

نگاهی به رمان "جناب آقای شاهپور گرایلی همراه خانواده"/ فرهاد بابایی/ نشر چشمه


رمان فرهاد بابایی روایت زندگی خانواده‌ای شش نفره است که با ورود مادربزرگ خانواده در فصل اول و بحث قرعه‌کشی وامِ محله، زندگی خانواده‌ی گرایلی وارد مرحله‌ی جدیدی می‌شود. راوی داستان پسر نوجوان خانواده است که زبان تند و زننده‌ای دارد. بهتر است ابتدا به زبان راوی و نوع انتخاب کلمات و دایره لغات او پرداخته شود. فرزین نماینده و در جاهایی از کتاب نماد نسل جدید (بخوانید همان نسل دهه‌ی هفتاد) در طبقه‌ی متوسط رو به سقوطِ جامعه‌‌ی ایرانی است. نویسنده در رمان تلاش کرده به زبانی برای راوی برسد که بی‌قیدی و بی‌تفاوتی این نسل را به نمایش بگذارد: استفاده بیش از حد از ناسزا، توصیف پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده به شکل کاملا منفی و منفعت‌طلبانه از سوی او، انجام کارهای تکراری از جمله تف انداختن روی دیوار حیاط و غیره...

از آن که پشت سرم نشسته بود پرسیدم شما چی؟ شما هم فکر می کنید داریم عوضی می ریم؟

از وقتی که پدر مینو آمده بود وسط و دستهایش را گذاشته بود روی پشتی صندلی جلو، خودش را جمع کرده بود و کز کرده بود بغل در. لبخند هم نمی زد. سرش را برگردانده بود و داشت بیرون را تماشا می کرد.
گفتم با شما هستم. شما هم فکر می کنید داریم عوضی می ریم؟
پدر مینو نگاهی انداخت به پشت سرم و بعد نگاهی انداخت به من. گفت با کی حرف می زنی؟
گفتم با ایشون. و با انگشت اشاره کردم به پشت سرم.
پدر مینو دوباره برگشت بغل دستش را نگاه کرد و گفت دیوونه شدی؟
از توی آینه داشتم نگاهش می کردم که کز کرده بود بغل در و سرش را برگردانده بود رو به من و زل زده بود به من.
دوباره گفتم با ایشون و سرم را برگرداندم به سمت پدر مینو و گفتم لطفن یه کم ملاحظه کنین! لهش کردین!


روزنامه نویس/جعفر مدرس صادقی/نشر مرکز



 

دو شعر منتشر نشده از مرحوم  شهرام شیدایی

 

پ.ن: باتشکر از خانم نجمه سجادی

خسرو