دامون

وب شخصی

دامون

وب شخصی

Third Way

(برگردان به فارسی: بهنام رضائی زاده)

 

ما به ممدانی، شهردار منتخب، بابت پیروزی‌اش تبریک می‌گوییم و برای او در دوران مسئولیتش آرزوی موفقیت داریم. اما از آنجا که ممدانی اکنون چهره‌ای ملی است و توجه بسیاری را به خود جلب کرده، دموکرات‌ها در ایالت‌ها و حوزه‌هایی که به‌طور کامل «آبی» (دموکرات) نیستند، ناگزیر خواهند بود در برابر او پاسخگو باشند. بسیاری از مفسران نیز به این نتیجه رسیده‌اند که پیروزی او می‌تواند الگویی برای نحوه‌ی رقابت دموکرات‌ها در حوزه‌های انتخاباتی رقابتی باشد.

البته درس‌هایی وجود دارد که همه‌ی دموکرات‌ها می‌توانند از تاکتیک‌های انتخاباتی ممدانی بیاموزند؛ تاکتیک‌هایی که هوشمندانه، مؤثر و به‌طور کلی قابل تعمیم هستند. اما سیاست‌ها و پیام‌های او، که رادیکال و از نظر سیاسی در خارج از محدوده‌ی کاملاً دموکرات‌گرایی نیویورک، سَمی محسوب می‌شوند، قابل انتقال به سایر نقاط کشور نیستند.

بنابراین، بله دموکرات‌ها باید تلاش کنند تا سبک آرام، صمیمی و مدرن او را، تسلطش بر رسانه‌های اجتماعی و تمرکزش بر چند وعده‌ی ساده و ماندگار که رأی‌دهندگان بتوانند آن‌ها را به‌خوبی درک و به خاطر بسپارند، الگو قرار دهند.

اما ایده‌های سیاسی ممدانی و پلتفرم «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا» (DSA) که او هرگز از آن‌ها اعلام برائت نکرده، از جناح چپ افراطی نشأت می‌گیرد و در مناطق «قرمز» (جمهوری‌خواه) و «بنفش» (رقابتی) که دموکرات‌ها باید در آن‌ها پیروز شوند تا دوباره کنگره و کاخ سفید را به دست آورند، به‌شدت نامحبوب است.

از این رو، ما از دموکرات‌ها در همه‌ی سطوح می‌خواهیم در برابر فشار برای همسویی با سیاست‌ها و دستورکار ممدانی مقاومت کنند. در همین راستا، ده نکته‌ی کلیدی را برای گفتگو با گروه‌های ذی‌نفوذ، اهداکنندگان مالی، و فعالان سیاسی ارائه می‌دهیم تا نشان دهیم چرا پیروی از این مسیر در رقابت‌های دشوار شکست خواهد خورد:

  1. شهر نیویورک یک استثنای کاملاً «آبی» است: در آن، تعداد دموکرات‌ها ۴۰ درصد بیشتر از جمهوری‌خواهان است. در انتخابات اخیر شهرداری، ۶۶ درصد از رأی‌دهندگان نیویورکی خود را دموکرات دانسته یا گرایش به حزب دموکرات داشتند (یعنی ۲۲ درصد بیشتر از میانگین ملی). در مقابل، تنها ۲۵ درصد از رأی‌دهندگان این شهر گرایش جمهوری‌خواهانه داشتند ( ۲۴ درصد کمتر از سایر نقاط کشور). با این حال، هرچند ممدانی در میان پایگاه رأی خود در نیویورک محبوب است، اما در سطح ملی یکی از نامحبوب‌ترین چهره‌های حزب دموکرات به شمار می‌رود؛ به‌طوری‌که میزان محبوبیت خالص او در سراسر کشور منفی ۱۴ درصد است.
  2. ممدانی عملکردی ضعیف‌تر از کامالا هریس داشته است: بر اساس برآوردهای اولیه، ممدانی تنها ۵۰ درصد از آرا را به دست آورده است، ۱۸ درصد کمتر از کامالا هریس که ۶۸ درصد آرا را کسب کرده بود. اگر سبک سیاست‌ورزی ممدانی نتواند حتی در شهری مانند نیویورک عملکردی بهتر از این نشان دهد، بدون تردید در مناطق محافظه‌کارتر و حوزه‌های انتخاباتی رقابتی نیز کارایی نخواهد داشت.
  3. پلتفرم(خط و مشی) «سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا» (DSA) به ‌شدت افراطی است و می‌تواند بهترین دستاویز تبلیغاتی برای جمهوری‌خواهان باشد: تنها با نگاهی گذرا به این پلتفرم می‌توان دریافت که تا چه اندازه از نظر سیاسی برای هر رأی‌دهنده‌ای که عمیقاً تحت تأثیر ایدئولوژی سوسیالیستی نباشد، سمی و نامطلوب است. در میان موارد متعدد، این پلتفرم خواستار «آزادی همه‌ی افراد از بازداشت اجباری» است (به‌عبارتی، بستن همه‌ی زندان‌ها و آزادی تمامی زندانیان)، «خلع سلاح نیروهای انتظامی»، «لغو سنای ایالات متحده» و «ملی‌سازی بنگاه‌های اقتصادی». جمهوری‌خواهان در انتخابات ۲۰۲۰ و پس از آن، تنها با تکیه بر شعار «کاهش بودجه پلیس»(Defund the Police)  (که در اصل از سوی جناح چپ دموکرات‌ها مطرح شده بود.م) توانستند در سطوح مختلف انتخاباتی کرسی‌های متعددی به دست آورند، و دستورکار DSA از نظر سیاسی می‌تواند حتی بسیار مرگ‌بارتر و مخرب‌تر از آن باشد. در واقع، وابستگی شهردار منتخب به DSA همین حالا به ابزاری سیاسی علیه دیگر دموکرات‌ها تبدیل شده است؛ چراکه جمهوری‌خواهان او را «موثرترین چهره برای مقابله با دموکرات‌ها» می‌نامند و تلاش می‌کنند از طریق او، کل حزب دموکرات را در سراسر کشور به عنوان گروهی رادیکال جلوه دهند.
  4. حتی خود ممدانی هم مجبور شد از رادیکال‌ترین ایده‌های DSA فاصله بگیرد:
    با اینکه او خود را «عضوی افتخارآمیز از DSA» می‌خواند، اما ممدانی از تبلیغ و استفاده از بیشتر ایده‌های سمی و افراطی این گروه خودداری کرد. او از پلتفرم DSA فاصله گرفت و گفت که اگر یک سیاست در وب‌سایت او وجود نداشته باشد، «سیاستی نیست که من بر اساس آن رقابت می‌کنم». ممدانی سپس دیدگاه‌های پیشین خود در زمینه پلیس را کنار گذاشت، موضع خود درباره‌ی «کاهش بودجه پلیس» را تغییر داد و اعلام کرد که قصد دارد نیروی پلیس نیویورک (NYPD) را در سطح فعلی خود حفظ کند. اگر حتی یک عضو DSA مانند ممدانی احساس می‌کرد که حتی در شهری کاملاً آبی، از منظر سیاسی لازم است به سمت میانه‌گرایی حرکت کند، یک نامزد مشابه در حوزه‌های انتخاباتی قرمزتر قطعاً امکان رقابت و موفقیت نخواهد داشت.
  5.  ممدانی برای پیروزی، بر رأی‌دهندگان تحصیل‌کرده و با درآمد بالا تکیه داشت، اما دموکرات‌ها نیاز دارند با رأی‌دهندگان طبقه کارگر ارتباط برقرار کنند:
    برآوردهای اولیه نشان می‌دهد که ممدانی ۵۵ درصد از رأی‌دهندگان دارای تحصیلات دانشگاهی و تنها ۳۸ درصد از رأی‌دهندگان طبقه کارگر را به دست آورده است. دموکرات‌ها در جذب رأی‌دهندگان تحصیل‌کرده به حداکثر رسیده‌اند، اما در هر دوره‌ی انتخاباتی، رأی‌دهندگان طبقه کارگر را از دست داده‌اند. هم‌اکنون ۵۸ درصد از رأی‌دهندگان طبقه کارگر معتقدند که حزب دموکرات بیش از حد به جناح چپ گرایش پیدا کرده است و تنها ۳۴ درصد بر این باورند که دموکرات‌ها با دغدغه‌های طبقه کارگر همگام هستند. حرکت به سمت سیاست‌های ممدانی و DSA می‌تواند این وضعیت نامطلوب را به‌شدت وخیم‌تر کند.
  6. دموکرات‌های جریان اصلی کمپین‌های واقعی و موفقی را بدون گرایش به سوسیالیسم برگزار کردند: دو دموکرات میانه‌رو، ابیگیل اسپنبرگر (ویرجینیا) و مایکی شرریل (نیوجرسی)، در انتخابات‌های مهم فرمانداری پیروزی‌های تاریخی به دست آوردند، به‌طوری‌که اسپنبرگر ویرجینیا را از قرمز به آبی تبدیل کرد. هر دو با حوزه‌های انتخاباتی بسیار رقابتی‌تر از نیویورک مواجه بودند و توانستند پیروزی‌های دو رقمی به دست آورند، و در ایالت‌های مربوطه، موفق شدند از میزان پیروزی هریس فراتر روند. اگرچه هر دو دموکرات بر پرداختن به مسائل قابل‌تحمل بودن هزینه‌ها و زندگی تمرکز داشتند - مشابه ممدانی - اما ایده‌ها و روایت‌های آن‌ها از چپ میانه رو نشأت می‌گرفت، نه از جناح چپ افراطی.
  7. جناح چپ افراطی نمی‌تواند حوزه‌های انتخاباتی رقابتی را به نفع خود تغییر دهد:
    ممدانی دفتر شهرداری را از قرمز به آبی تغییر نداد؛ او تنها موفق شد یک حوزه امن را از دست ندهد. دلیل این است که جناح چپ افراطی به‌سادگی در رقابت‌های سخت انتخابات عمومی پیروز نمی‌شود. از سال ۲۰۱۸، نامزدهای جناح چپ افراطی حتی یک کرسی مجلس نمایندگان را از قرمز به آبی تغییر نداده‌اند، در حالی که دموکرات‌های میانه‌رو (NewDems)  نقش تعیین‌کننده‌ای داشته و ۵۰ کرسی را جابه‌جا کرده‌اند. در سال ۲۰۲۴ نیز، نامزدهای سوسیالیست دموکرات تنها 1درصد از برندگان انتخابات مقدماتی کنگره را تشکیل می‌دادند  در حالیکه هیچ‌یک از این کرسی‌ها در انتخابات عمومی رقابتی نبودند.
  8. رأی‌دهندگان دموکرات خارج از نیویورک سوسیالیست نیستند:
     
  •    تنها ۵ درصد از کسانی که احتمال می‌رود در انتخابات مقدماتی دموکرات‌ها در سال ۲۰۲۸ رأی بدهند، خود را «سوسیالیست» می‌دانند.
  • ۶ درصد از دموکرات‌هایی که احتمالاً در انتخابات مقدماتی ریاست‌جمهوری رأی خواهند داد، اصلاح سرمایه‌داری را بر حرکت به سمت یک سیستم سوسیالیستی ترجیح می‌دهند.
  • ۶۵ درصد، اصلاح نظام مهاجرتی آمریکا را به جای جرم‌زدایی از مرز یا منحل کردن ICE (اداره مهاجرت و گمرک آمریکا) ترجیح می‌دهند.
  • و ۸۴ درصد، مقابله با گرانی و تعرفه‌ها را بر ایجاد فروشگاه‌های دولتی ترجیح می‌دهند.
  1. رأی‌دهندگان دموکرات نامزدهایی را می‌خواهند که بتوانند پیروز شوند، نه کسانی که صرفاً از نظر ایدئولوژیک خالص باشند: امروزه بسیاری از نامزدها بر این باورند که حرکت به جناح چپ افراطی به آن‌ها در کسب آرای مقدماتی کمک می‌کند و مسائل مربوط به انتخابات عمومی را می‌توان بعداً حل کرد. این یک محاسبه­ی غلط جدی است. برخلاف جمهوری‌خواهان، رأی‌دهندگان دموکرات در انتخابات مقدماتی، نامزدهای شانس‌دار برای پیروزی را با اختلاف ۲۲ واحد درصد نسبت به نامزدهای صرفاً ایدئولوژیک ترجیح می‌دهند. در همین حال، تسلیم شدن در برابر فشارهای جناح چپ افراطی، همان‌طور که کامالا هریس در سال ۲۰۱۹ انجام داد، به جمهوری‌خواهان اجازه می‌دهد تا نامزدها را به‌عنوان «به طرز خطرناکی لیبرال[1]» جلوه دهند.
  2. رأی‌دهندگان دموکرات می‌خواهند حزب به سمت میانه‌روی بیشتری حرکت کند: 45 درصد از دموکرات‌ها و مستقل‌های گرایش‌دار به دموکرات‌ها خواستار میانه‌روی ایدئولوژیک بیشتر حزب هستند، رقمی که نسبت به سال ۲۰۲۱ ، ۱۱ واحد درصد افزایش یافته است. در همین حال، تمایل به داشتن حزبی لیبرال‌تر ۵ واحد درصد کاهش یافته و به ۲۹ درصد رسیده است.

 

در سیاست دموکرات‌ها دو پروژه اساسی در جریان است. پروژه جناح چپ افراطی، که توسط چهره‌های ملی مانند برنی سندرز و آلکساندریا اوکاسیو-کورتز (AOC) رهبری می‌شود، تلاش دارد مناطق آبی را آبی‌تر کند. در مورد اینکه آیا رویکرد ممدانی نقشه راه جدید آن‌ها است، تشخیص را به دیگران می‌سپاریم.

اما به مراتب مهم‌تر، پروژه چپ میانه است که هدفش کسب کرسی‌ها از جمهوری‌خواهان و ایجاد مانع در برابر ترامپ و جریان MAGA است. اکنون بیش از یک دهه شواهد داریم که رویکرد جناح چپ افراطی نه تنها نمی‌تواند این پروژه را پیش ببرد، بلکه می‌تواند آن را به‌طور قابل‌توجهی دشوارتر کند. بنابراین، برای کسانی که به این پروژه دوم متعهد هستند - تنها راه نجات کشور از دست افراطیون راست‌گرا - ایده‌هایی مانند آنچه ممدانی بر اساس آن رقابت کرده است، صرفاً مانع پیشرفت خواهند بود.

 

 

 

[1] dangerously liberal- لقبی که در دوران انتخابات ریاست جمهوری از سوی کمپین ترامپ به کاملا هریس داده شد

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • جمعه, ۱۷ آبان ۱۴۰۴، ۱۲:۲۸ ق.ظ
  • بهنام رضایی زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی