- ۲ نظر
- ۱۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۱۸
نشستهایم بر لب پنجره، چشم دوختهایم به آمدن صبح، صبحی که یک چیز با خود دارد: امید و "امید چیز خطرناکیست"1. میتواند هم تو را از لب پنجره به کف زمین برساند هم به بام خانه.
1- مورگان فریمنِ "رستگاری در شاوشنگ" می گوید این را.
میتوانیم احساسات خود در مورد جهان اطراف را با هر دوی معنای شاعرانه یا توصیفی بیان کنیم. من ترجیح میدهم برای خودم از استعاره استفاده کنم. بگذارید خاطرنشان کنم: استعاری، نه نمادین(1). نماد در درون خود دارای یک معنی قطعی، قاعده ذهنی مشخص است، درحالیکه استعاره یک تصویر است. تصویری که دارای همان ویژگیهای متمایز به عنوان وانموده جهان است. تصویر _ برخلاف نماد_ در معنی نامحدود است. نمیتوان در مورد دنیای نامحدود با ابزاری محدود و مقرر سخن گفت. میتوان قاعده ای که نماد را تشکیل میدهد تجزیه و تحلیل کرد، در حالیکه استعاره درون خود، تنها دارای یک پیکره است. هر تلاشی برای دست زدن به آن سبب خرد شدنش میشود.
آندری تارکوفسکی
ترجمه: بهنام رضاییزاده
...................................................
1-symbolically
عکس:
Stalker
Directed by Andrey Tarkovskiy
فکر میکنی وقتی بعد از دوازده سال یا بیشتر به خانه بازمیگردی، باارزشترین و هیجانانگیزترین بویی که در آنجا منتظر توست چیست ؟ عطر رزها؟ نه، پوسیدگی کتابهاست.
آندره سینیافسکی
ترجمه: بهنام رضایی
یک زن، مانند ملوانی که دریای آزاد را بلد است چهره ی مردی را که دوست دارد می شناسد.
بالزاک
ترجمه: بهنام رضایی
عکس کمی مربوط:
Jules and Jim
Directed by François Truffaut
باشد همهچیز همانطور که برنامه ریزی شده است تحقق یابد. باشد آنها باور کنند و باشد به احساساتشان بخندند. چون آنچه را که آنها احساس می نامند در واقع نیروی عاطفی نیست، اما تنها اصطکاکی مابین روح آنها و دنیای بیرون است. و مهمتر اینکه باشد به خودشان ایمان داشته باشند. باشد مانند کودکان درمانده باشند، چراکه ضعف چیز بزرگی ست، و قدرت هیچ نیست. وقتی کسی به دنیا می آید، ضعیف و قابل تغییر است. زمانی که می میرد سخت و بیحس است. زمانی درختی در حال رشد است، حساس و تغییرپذیر است اما وقتیکه خشک و سخت شد، مرده است. سختی و دوام همراهان مرگ هستند. تغییرپذیری و ضعف تجلی طراوتِ بودن هستند. زیرا آنچه هرگز پیروز نمی شود سختی ست.
آندری تارکوفسکی
(Stalker)
ترجمه: بهنام رضایی
....................................
پ.ن: در ادامه مطلب بشنوید
عکس کاملا نامربوط:
4 Months, 3 Weeks and 2 Days
Written and Directed by Cristian Mungiu
خوشبینی برای من، دو عاشقی هستند که درغروب یا شاید طلوع آفتاب -هرچه شما می پسندید- در آغوش هم قدم می زدند.
کریستف کیشلوفسکی
ترجمه: بهنام رضایی
عکس کمیمربوط:
A Short Film About Love
Director: Krzysztof Kieślowski