دامون

وب شخصی

دامون

وب شخصی

۴ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

نگاهی به فیلم "ویرانه‌ی غمگین"


فیلم "ویرانه‌ی غمگین" (تباهی آبی) روایت ناگفته‌ها است. فیلمی که بیشتر از آن‌که بر محور گفت‌وگو استوار باشد بر رخدادهای کوچک و بزرگ و دادن اطلاعات به بیننده به صورت تدریجی است. فیلم شروعی شبیه "خانه‌ی خالی" ساخته‌ی "کیم کی دوک" دارد. البته این شباهت با گذشت دقایقی از فیلم رنگ می بازد. "دوایت" مردی حدود سی ساله است که در خانه‌های مردم در زمان غیبت آن‌ها از خانه استفاده می‌کند و شب‌ها در یک ماشین رها شده می‌خوابد. شاید چند دقیقه‌ی اول فیلم، بپندارید با فیلمی با موضوعی کلی مانند هدف زندگی روبرو شده باشید. اما با خبری که توسط پلیس به دوایت داده می‌شود به یکباره با دگرگونی در شخصیت مواجه می‌شوید. انگار که این فیلم به همان هدف زندگی می‌پرازد اما از جنبه‌ی دیگری، هدف زندگی شخصیت اصلی فیلم دوایت که "انتقام" است.



نگاهی به رمان «تاریک ماه» نوشته‌ی منصور علیمرادی-نشر روزنه


نقد رمانی که مشکلات فراوانی دارد کار آسانی است. بر اساس اصول از پیش تعریف شده -مانند فالش در موسیقی - با یک بار خواندن متن بیرون زدگی‌ها مشخص می‌شوند. اما بررسی رمانی مانند "تاریک ماه" که چهارچوب مشخصی دارد و تقریبا هر قسمتش از یک برنامه پیروی می‌کند کار دشواری است.

"تاریک ماه" سرگذشت میرجان مردی از رودبار است که به دلیل بدهی برادر مرده‌اش به اشرار، گروگان آنها می‌شود و زندگی‌اش دگرگون می‌گردد، دگرگون شدنی که نیمه‌ی تاریک زندگی و آینده را به میرجان نشان می‌دهد. نیمه‌ای سراسر ناکامی و اشتباه و دردسر. میرجان که به هیچ یک از معشوقه‌هایش نمی‌رسد یکی را طبیعت با گزیدن مار از او می‌گیرد و دیگری را انسان‌ها ، آخرین معشوقه‌اش "هانی" که در خیالپرادزی میرجان جان می‌گیرد -حتی در خیال با او به زندگی آرام هم می‌رسد- عاقبت خوشی در واقعیت برای میرجان ندارد. شاید قسمتی که در توجه به مضمون تاریک ماه کمتر دیده شده است اشتباهات خود میرجان در برخورد با مسائل بوده است، مانند عدم صبر برای کمک پدرش و فرار کردن و حتی کشتن برادر خورشید.

با نگاه موردی به پرفورمنس‌های کرمان

همیشه سوال بوده که آیا می‌توان بعضی کتاب‌ها را نخواند، بعضی فیلم‌ها را ندید، تئاترهایی را نرفت. با کمی تحقیق و تجربه می‌توان به جواب رسید. عمر آدمی آن‌قدر نیست که صرف مواردی بی‌فایده شود. هدف این نوشتار نه نقد یک نمایش خاص در کرمان بلکه نشان دادن نبود پشتوانه‌ی فکری مطالعاتی در قسمت‌هایی از هنر و ادبیات کرمان است. برای مثال نمایشی در کرمان اجرا می‌شود - با احترام به زحمت مجریان کار- که یک اشتباه فاحش در هنر کرمان بوده است. چند سال پیش گروه نمایشی مدعی اجراهای پرفورمنس در کرمان شد که در همان زمان با نقدهایی روبرو گردید. اما به نظر آن جریان تاکنون ادامه داشته و دارد. نمایش "منا" (در داخل پرانتز(پرفورمنس!)) از اواخر آذر‌ماه در پلاتوی نمایش کانون هنر به اجرا درآمد. اثری که می‌توان تنها نام نمایش بر آن نهاد تا پرفورمنس.


اجرای ویدئویی "گاهی انجام کاری به هیچ ختم می‌شود" (۱۹۹۷)

"فرانسیس آلیس" یک قطعه یخ بزرگ را میان خیابان‌های مکزیکو سیتی به مدت ۹ ساعت هل داد تا یخ به طور کامل ذوب شد.


پنج سالگی

با تمام نوشتن‌ها و ننوشتن‌ها.