سقوط یک متن(پی رنگ 4)
نگاهی به رمان "جناب آقای شاهپور گرایلی همراه خانواده"/ فرهاد بابایی/ نشر چشمه
رمان فرهاد بابایی روایت زندگی خانوادهای شش نفره است که با ورود مادربزرگ خانواده در فصل اول و بحث قرعهکشی وامِ محله، زندگی خانوادهی گرایلی وارد مرحلهی جدیدی میشود. راوی داستان پسر نوجوان خانواده است که زبان تند و زنندهای دارد. بهتر است ابتدا به زبان راوی و نوع انتخاب کلمات و دایره لغات او پرداخته شود. فرزین نماینده و در جاهایی از کتاب نماد نسل جدید (بخوانید همان نسل دههی هفتاد) در طبقهی متوسط رو به سقوطِ جامعهی ایرانی است. نویسنده در رمان تلاش کرده به زبانی برای راوی برسد که بیقیدی و بیتفاوتی این نسل را به نمایش بگذارد: استفاده بیش از حد از ناسزا، توصیف پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده به شکل کاملا منفی و منفعتطلبانه از سوی او، انجام کارهای تکراری از جمله تف انداختن روی دیوار حیاط و غیره. به مقیاس بردن زبان این کتاب با یک فرد از طبقه فرودست در آثار نویسندگانی چون هدایت، چوبک و احمد محمود شاید کار مطلوبی نباشد، اما نویسندهی رمان "شاهپور گرایلی" در تلاش برای ساخت زبانی آمیخته با کنایات و ناسزاهای امروزی و توصیفهای متفاوت برای مخاطب بوده است در حالیکه همین تلاش برای ساخت زبان در رمانهایی مانند "همسایهها" اثر احمد محمود و یا "سنگ صبور" نوشتهی صادق چوبک به شکل بهتری به ثمر نشسته است. به این دلیل که آن نویسندگان به یک نکتهی ظریف دقت کردهاند و در ساختن زبان و دایره لغات شخصیت موردنظر (که میتواند چندصد یا هزار کلمه باشد) نه تمام واژهها و تعابیر را بلکه تعداد محدودی را به عنوان مشت نمونهی خروار برگزیدهاند و بر زبان شخصیتهایشان و به خصوص راویان داستان گذاشتهاند. اما فرزینِ رمان "شاهپور گرایلی" زبان کاملا مطابق با یک شخصیت از آن طبقهی مورد نظر را دارد. قراردادی بر انطباق و عینی بودن شخصیت در داستان با دنیای واقعی نیست، بلکه ممکن است مصالح ساخت شخصیت از چند نفر به وجود آمده باشد. ولی راوی کتاب فرهاد بابایی یک شخصیت استثنایی در این جامعه است، و به طور حتم نمیتواند با تمام قدرت استعارهای از نسل جدید و سرگردان ایران باشد. در مورد تعدادی از کلمات هم اینگونه به نظر میرسد که خود نویسنده نیز معانی دقیق آنها را در میان اهالی به اصطلاح کوچه و بازار نمیداند و در استفاده از آنها در رمان دچار اشتباه شده.
شاخصهی ادبی در متون ادبی-متون روایتدار- تقابل میان خروجی زبان متن و انتظارات مخاطب است، به این صورت که از این طرف متن شاخصههای زبانی ادبی را داشته باشد و از سوی دیگر توجه خاص مخاطب به متن است که هر دوی اینها سبب وجود ارزش ادبی در یک متن میشوند. متن داستانی-روایی قرار نیست به مخاطب اطلاعات بدهد (اطلاعاتی که ممکن است خود وی نیز آن را از پیش داشته باشد) بلکه این نوع روایت و ادبیت کار است که خواندن متن را برای مخاطب یک امر ارزشمند میکند. رمان "شاهپور گرایلی" نه سوی ویژگیهای زبانی را ارضا میکند و نه نوع خاصی از توجه را برمیانگیزد و مخاطب ممکن است در میانهی راه از خودش بپرسد "که چه؟" و فکر کند که به ادامهی خواندن نمیارزد.
زمانیکه در یک رمان و داستان زبان شکست بخورد دیگر عناصر آن نیز دچار ضعف میشوند، مانند درونمایه و پیرنگ در اینجا. داستانِ رمان که در حدود دو هفتهی زمانی در خانهی گرایلیها رخ میدهد زیربنایی متوسط و تکراری دارد. یک خانواده ایرانی که در تلاش برای به دست آوردن موقعیت مالی بهتری هستند و البته تنها تفاوت کوچک آن قرار گرفتن زمان داستان در سال 91 و شروع مشکلات اقتصادی کشور به دلیل مسائل متعدد است. درونمایهای دستمالی شده که با اضافه کردن اعمال غیرواقعی اعضای خانواده -که ایدهای به هدر رفته هستند – نتوانسته موقعیت مناسبی را برای نشان دادن هدف نویسنده ایجاد کند. روابط خانوادگی هم از میانهی رمان به بعد مرتب بدون هیچ کارکردی تکرار میشوند، وقتی که مخاطب تا حد زیادی با خود شخصیتها و اعمال غیرواقع آنها آشنا شده و منتظر یک رخداد است اما گره اولیهی داستان(همان برنده شدن در قرعه کشی) تا آخر رمان کش میآید، گرهای که به تنهایی توانایی دنبال شدن در سیصدوپانزده صفحه را ندارد. خانوادهی گرایلی در آخر رمان در یک معاملهی مخفی در عوض برنده شدن در وام پنج میلیون تومانی! دختر بزرگشان نیلوفر را به ازدواج با پسر مسئول قرعه کشی وادار میکنند. از لحاظ عقلی و علتی خانوادهای که سرپرست آن کارِ تمام وقت دارد و مالک یک خانهی نود متری در تهران هستند نمیتوانند چنین عملی را انجام دهند. این رخداد متعلق به این طبقهی اجتماعی حاضر در کتاب، نیست.
دو نکتهی آخر اینکه زیستمحیط این رمان نیز مانند کارهای اغلب نویسندگان پایتختنشین دچار سوتفاهم است. انگار که با آوردن اسم محله یا خیابان، بار تعریف زیستمحیط و ساخت فضا از دوش نویسنده برداشته میشود. دوم اینکه یکی از حفرههایی که در پیرنگ این رمان وجود دارد -هرچند شاید جزیی باشد اما به چشم میآید- برگهی آزمایش پدر خانواده است که در اواخر رمان به دست فرزین می رسد اما در کلیت متن کارکردی ندارد و علامت سوال باقی میماند. در کل رمان "جناب آقای شاهپور گرایلی همراه خانواده" شاید در پرداخت چند شخصیت موفق بوده و طنزهای موقعیتی خوبی داشته باشد اما نمیتواند به عنوان یک کلیت منسجم در قالب رمان خواننده را راضی کند.
- سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۴ ق.ظ