دامون

وب شخصی

دامون

وب شخصی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نقد داستان» ثبت شده است

نگاهی به مجموعه داستان «گاه گرازها» نوشته‌ی رضا زنگی‌آبادی-نشر روزنه و همراه


ابتدا باید اعتراف کرد که نوشتن در مورد مجموعه داستان به نوعی دشوارتر از رمان است. در یک مجموعه ممکن است چند داستان مختلف با پرداخت های متفاوت وجود داشته باشند. با این اوصاف مجموعه‌ داستان «گاه گرازها» را می‌توان به رشته‌کوهی مانند کرد که چند قله و بلندی دارد و چند دامنه در پایین این رشته کشیده شده‌اند. بهتر است داستان‌ها را بر همین اساس تقسیم کرد. از میان هشت داستان مجموعه می‌توان داستان‌های «گاه گرازها»، «چوپان« و «زیر سقف گور« را قله‌های این مجموعه دانست (دو داستان «گاه گرازها» و «زیر سقف گور» داستان پیوسته هستند)، در ادامه داستان‌های «جانشین» و «قبل از تحویل سال» را بلندی‌هایی دانست که شکل دیگری از روایت دارند. سرانجام داستان‌های «اگر کلاغ‌ها»، «پلنگ برنز» و «نیشابور» از لحاظ فرم و دورن‌مایه در رده‌ی دشت و دامنه‌ی این مجموعه قرار می‌گیرند (هرچند داستان «نیشابور» قابلیت بودن در بلندی‌ها را از لحاظ آگاهی راوی دارد).

نقدی کوتاه بر رمان "من از گورانی ها می ترسم" نوشته ی بلقیس سلیمانی

(اگر رمان را خوانده اید)



در نقد این رمان رئال، به نقد ساخت های مهم شخصیت پردازی و پی رنگ(پلات) پرداخته می شود. شخصیت که در داستان کوتاه مجال زیادی به پرداخت به آن نیست در رمان می تواند زندگی کند و اکثر جنبه های شخصیت عمق پیدا کنند. در رمان مذکور، به غیر از شخصیت فرنگیس و تا حدی ژاله باقی شخضیت ها به عمق نمی روند و تعدادی از آنها تنها کارکردی برای تاریخ نگاری دارند و شخضیت هایی مانند رنگین و ابول از دست می روند. البته قرار به پرداخت به شخصیت های فرعی در حد شخصیت اول و دوم رمان نیست اما آنها هم باید تصویر واضح تری داشته باشند. در رمانی که تک روای ست و رخدادها و پرداخت شخصیت را از دریچه نگاه او می بینیم نویسنده کار سخت تری دارد، در "من از گورانی ها می ترسم" تعدادی از شخصیت ها از قلم نویسنده و دید راوی می افتند.