«جلسهی خوانش...» جملهای است که این روزها در تبلیغ جلسات ادبی-هنری متفاوتی مشاهده میشود. ترکیبی که به صورت "خوانش کتاب"، "خوانش نمایشنامه"، "خوانش شعر" و غیره در عنوان این جلسات جای گرفته نشان از بیاطلاعی و عدم وجود پشتوانهی فکری در متولی امر است. "خوانش" نه به معنی خواندن بلکه معنای دیگری دارد. "خوانش" معنی قرائت، برداشت، استنباط می دهد. خوانش، تفسیر و برداشت ذهنی از یک متن است. دست یافتن به رهیافتی برای رسیدن به تفسیر متن مورد نظر است. برای مثال در علم ترجمه داریم: « نخستین مرحله از فرآیند ترجمه عبارت است از خوانش متن. عمل خوانش اولاً موضوع علم روانشناسی است، از آنرو که این عمل مربوط به نظام ادراکی ماست. خوانش، همانند ترجمه بیشتر فرآیندی ناخودآگاه است» و همچنین: «حتی نخستین خوانش فردی که مجهز به ابزارهایی که یک منتقد در اختیار دارد نیست، که به آن "خوانش ساده" (ingenuous reading)میگویند. خصوصیت خوانش، که پس از آنکه ادراک متن صورت گرفت شکل میگیرد، عبارت است از کوششی ناگهانی و ناخودآگاه از سوی خوانشگر جهت حدس زدن یا حس کردن اینکه چگونه متن به پیش خواهد رفت»، «خوانش، نخستین فرآیند از مجموعه فرآیندهایی است که متن پسین را به شکل به تفسیری از متن پیشین در میآورد که این تفسیر، ذهنی یا شخص محور (subjective)و ممکن الخطا ((fallible است. نشانه شناسی و فلسفه زبان کمک فراوانی به ما خواهند کرد تا ماهیت پیچیدهی خوانش را و ابعادی از آن که مربوط به تفسیر هستند، درک کنیم.»
این چند خط شاید تنها گوشهای از معنی "خوانش" باشد. پس بهتر است به جای استفاده از ترکیب "خوانش کتاب" یا "خوانش نمایشنامه" از همان ترکیب قدیمی "کتاب خوانی" یا "خواندن کتاب" بهره ببریم. به امید اینکه تحقیق ادبی-هنری جای نمایش ادبی را بگیرد.
- ۰ نظر
- ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۳۲