دامون

وب شخصی

دامون

وب شخصی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

به سکوت فردا باید امید داشت؟!



Blackfield IV



. تقدیم به کسی که روزی Blackfield گوش می‌داد



سه سالگی دامون مثل خودم در سوت و کور گذشت!


تلاش چشم‌ها



Prisoners


او:    توقع نداشته باشید براتون لالایی بخونم، چون امروز روزش نیست، شنبه‌ست، شنبه‌ زنها خودشون نیستن، یعنی اصلا کسی نیستن، شاید بقیه روزها هم همینطور باشن اما شنبه فرق داره، شنبه ها به یاد میارن که همه‌ی جمعهها نگاهشون مدام خیره بوده، به دیوار، گُل، آفتاب، سقف حتا ... . زنها شنبه‌ها یادشون میاد کی اومدن و کی باید برن. یادشون میاد برای اولین بار کِی درد کشیدن و کِی لباشون رو سرخ دیدن، و این شنبه هر روز تکرار میشه، (با تاکید) یک شنبه، دو شنبه، سه شنبه، ...



قطعه‌ای از نمایشنامه‌ی "اگر این خط را بگیری و ادامه دهی به نقطه‌ای می‌رسی که تنها نقطه‌ی نام توست"/ تابستان91




Incendies


برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

نشسته‌ایم بر لب پنجره، چشم دوخته‌ایم به آمدن صبح، صبحی که یک چیز با خود دارد: امید و "امید چیز خطرناکی‌ست"1. می‌تواند هم تو را از لب پنجره به کف زمین برساند هم به بام خانه.

 

1- مورگان فریمنِ "رستگاری در شاوشنگ" می گوید این را.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

میان رنگ‌ها و آدمها! شاید


Upstream Color