دامون

وب شخصی

دامون

وب شخصی

پی رنگ 3

چهارشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۱ ق.ظ

در نگاهی اجمالی به رمان "این سگ می‌خواهد رکسانا را بخورد" مشاهده می‌شود که رمان دارای طرح و چهارچوبی مدون است. نویسنده در رفت و برگشت‌ها و تکرارها برنامه ریزی داشته است و هدفی را دنبال می‌کند. زبان و روایت در خدمت پیشبرد رمان هستند (به غیر از یکی دو مورد که راوی از تک‌گویی درونی به تک‌گویی نمایشی می‌لغزد). فصل و خطوط اول رمان با یک رخداد و به نوعی مهم‌ترین رخداد رمان که همان سقوط رکسانا است آغاز می‌شود که خود به تقویت تعلیق کمک کرده است. شخصیت‌‌های رمان که از دیدگاه راوی و شخص اول رمان معرفی می‌شوند _با درنظرگرفتن غیرقابل اعتماد بودن راوی و تداخل زمانی- به نسبت خوب پرداخت شده‌اند. تنها موردی که شاید تاحدی خواننده را از متن دور کند تکرارهای گاها بیش از حد به خصوص در یک چهارم پایانی رمان_در به خاک سپردن رکسانا- است. نکته‌ای که باید در اینجا درنظر گرفت وجود روح "بوف کور" در ژرف‌ساخت این رمان است که بر تکرار اتفاقات و موقعیت‌ها از زبان راوی بیشترین تاثیر را گذاشته است. اگرچه ممکن است به قیاس بردن این دو اثر عمل مناسبی نباشد اما احساس می‌شود رمان "این سگ می‌خواهد رکسانا را بخورد" ما را به سمت بوف کور می‌برد و در قسمت‌هایی ما را به این سمت هل می‌دهد. وجود یک راوی غیرقابل اعتماد و درگیر با مخدر که گذشته‌ای نامناسب داشته، وجود دو زن متضاد در زندگی راوی، سگ، دایه، و موارد دیگری که بوف کور هدایت را در ذهن متبادر می‌کنند نشانه‌های گذرای این ارتباط هستند. بعد از خودکشی هدایت و تاثیر عمیقی که برترین اثر او "بوف کور" بر جامعه ادبی ایران گذاشت شاهد موج "بوف‌کور_نویسی" در میان داستان نویسان فارسی بوده‌ایم به نوعی که می‌بایست به حتم یک اثر وهم‌انگارانه در فضای بوف کور نوشت و ادای دینی به این سبک کرد. علاقه‌ای که تاکنون نیز وجود داشته و دارد و انگار نویسندگی تنها نوشتن از دنیای توهم و مالیخولیاست و درد و رنج مردمان را فقط می‌توان در این قالب نوشت. اما رمان "این سگ می‌خواهد رکسانا را بخورد" که نزدیک شانزده سال پیش نوشته شده‌است _و به تازگی مجوز مربوطه را برای نشر گرفته- از معدود تلاش‌های موفق در این راستا بوده است. نوشته‌ای که حرفی برای گفتن دارد و هدفی مشخص را دنبال می‌کند. همانطور که گفته شد برگشت‌ها، ورود و خروج شخصیت‌ها حتی در حالت غیرقابل وثوق با برنامه و درحالتی غیرمالیخولیایی نگاشته شده‌اند. رمانی که نقطه‌ی تمرکزش نوشتن فضایی توهم‌گونه نبوده است بلکه از این فضا برای حرف زدن و بیان درونمایه‌ی خود بهره جسته است.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • چهارشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۱ ق.ظ
  • بهنام رضایی زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی