اخلاق1
هر انسانی سلسله مقدوراتی دارد، یعنی هر فرد انسانی قدرت انجام یک سلسله کارهایی را دارد که آن را دایره مقدورات فرد می نامیم. منظور از قدرت انجام یک سلسله کارها، یعنی ساختار جسمانی و روانی و ذهنی این شخص امکان انجام دادن کارهای خاصی را در اختیار او می گذارد. دایره دومی هم برای فرد انسانی تصور کنید که آن هم دایره ماذونات شخص است، یعنی دایره کارهایی که شخص به خود اجازه و اذن می دهد که آن ها را انجام دهد. پس برای هر فرد انسانی، دو دایره قابل تصویر و ترسیم است. یک دایره مقدورات او (کارهایی که قدرت انجامشان را دارد؛ و نه جسمش، نه ذهنش و نه روانش مانع انجام آن ها نمی شوند) و دیگری دایره ماذونات (دایره کارهایی که فرد انسانی به خود اجازه می دهد آن ها را انجام دهد) حال بر اساس تعریف من، انسان اخلاق انسانی است که دایره ماذوناتش، ولو به اندازه ی ناچیز، از دایره مقدوراتش کوچک تر باشد. این یعنی کارهایی هست که این انسان، در عین این که قدرت انجام دادنشان را دارد، اجازه انجام آن ها را به خود نمی دهد. بنابراین اگر دایره مذونات فردی در داخل دایره مقدورات قرار گرفت، ما با یک انسان اخلاقی مواجهیم. البته هر چه انسان اخلاقی تر می شود، دایره مذوناتش تنگ تر و تنگ تر می شود. ازاین راه است که می فهمیم چه انسانی اخلاقی است. اما اگر دایره ماذونات انسانی درست بر دایره مقدوراتش منطبق باشد دیگر انسان اخلاقی شمرده نخواهد شد. البته شکی نیست که حالت سومی متصور نیست. یعنی امکان ندارد که دایره ماذونات بزرگ تر از دایره مقدورات باشد، چنین حالتی محال عملی است.
...
...............................................................
ملکیان، مصطفی، جامعه اخلاقی انسان اخلاقی، ماهنامه آیین، شماره سیزدهم و چهاردهم، خرداد 1387، ص 17-18
- يكشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۰، ۰۴:۳۵ ب.ظ