شما چی میل دارید؟!
دلیل جالبی است اینکه گفت: " چون هنوز کسی از این حرکت دختر مصری حمایت نکرده، من عکس..." . چند روزی است که ایرانیان مهاجر به حمایت از ماجده المهدی تصاویر عریان خود را در وبلاگ یا وبسایت خود می گذارند و شاهد نظرات دیگر ایرانیان در وبلاگ خود هستند، جمله اول نیز از دلایل یکی از این دوستان است. من کاری نه به تحریم یا تکریم این شهروند مصری دارم و نه حرفی از مشکل شرعی این اقدام ایرانیان می زنم، بلکه حرف من در خبر زمستان سال 89 و چند خبر دیگر گره می خورد. 1) در اسفند 89 مادری دو کودک خود را در پارکی در تهران از بین می برد و جسد آنها را رها ساخته و می رود و تا همین هفته گذشته حتا نتوانسته اند نام یا عکسی از این مادر! بیابند. 2) ماه گذشته در کرمان، شوهری با ورود ناگهانی به کلاس درس همسر دانشجویش در دانشگاه سما، با ضربات چاقو او را مصدوم می کند. 3) خبر خودسوزی دو نفر در همین هفته. 4) باقی تجاوزها و قتل ها که خود می دانید و من خسته و رنج می برم از اینکه حتا نام قتل را تایپ کنم. درست است همانطور که هیچ جامعه ای و کشوری به عدالت کامل نمی رسد به محیطی عاری از جرم-بخوانید انحراف- نمی رسد و به آزادی فردی هم ارزش قائلم اما آیا ما دچار اشتباه در بازخوانی اولویت هایمان نشده ایم؟ از سال 88 تاکنون چرا به یکباره این جهش در انحراف و کج روی از اخلاق رخ داده است؟ درست به یادم نیست سال 84 یا 83 در روزنامه همشهری –همشهری آن زمان- مطلبی خواندم که جامعه شناسان پیش بینی کرده اند که تا چند سال دیگر جامعه ایران دچار یک "شورش سفید" می شود. آن وقت شاید درست درک نکردم که منظور چیست اما هرچند نامربوط اما این رخ دادها گوشه ای از آن شورش نیست؟ کامل بر من مشخص شده است که ایرانیان عزیز خارج نشین اولویت های فکری و دغدغه هایشان به دلیل دوری، با ما ایران نشینان فرق دارد و کرده است، فرقی که زمین و آسمان هم نمی شناسد.
پ.ن1: از برچسب متحجر خوردن هیچ ابایی ندارم در جایی که انسان هایی مدرن تمام سنتی داریم.
پ.ن2: از گذاشتن لینک خبرها خودداری می کنم.
- سه شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۰، ۰۷:۵۰ ب.ظ
سلام.وبلاگ قشنگی دارین.خوشحال میشم پیش منم بیاین.
یه لطفی کنین روی بنر تبلیغاتی کلیک کنید ممنون میشم.با تشکر فراوان